مناجات آغاز ماه مبارک رمضان
دوباره سفرۀ شب زنـدهدارها وا شد دوبـاره خـانـۀ دلـدار، خـانـۀ مـا شد دوبـاره زمـزمۀ دانـههای تـسـبـیـحم دوباره دست دعـای من و مفـاتـیـحم دوبـاره با شـهـدا افـتـتـاح میخـوانم و پـای دیـن خـدا بـا امــام مـیمـانـم دوباره بال گشایم دو دست خالی را فــرازهـای ابـوحــمـزه ثــمــالـی را ببار ابـر خـطاپـوش! ماه رحمت شد ببخش صاحبِ خانه دوباره زحمت شد دلا بـیا که خـطا را به آه میبخـشـند بیا که کوه گـناه را به کاه میبخشند صدای دعوت و این سفرههای نورانی منی که بیسر و پایم کجا و مهمانی کـنار سـفـره؛ من آداب را نـمیدانـم فـقـط رسـیدهام و خـواب را نمیدانم به روزه خوار بگو توبه در حضور اینجاست هزار توبه شکستی بیا غفور اینجاست کـنـار یـار نـشـسـتـن چه لـذتی دارد گـنـاهـکـار هـم انـگـار عـزّتی دارد به جز کـنار دعـاخوان دلـم نمیماند دلم گـرفته چرا روضهای نمیخواند خوشا به حال هرآنکس که نالهای دارد و التـماس به دخت سه سالهای دارد |